درمان سکته قلبی / نارسایی قلبی با سلول درمانی

بیماری قلبی و عروقی

بیماری های قلبی و عروقی CVD شامل سکته قلبی، نارسایی قلبی، کاردیومیوپاتی و بیماری عروق محیطی است که در تمامی این بیماری ها بخشی از سلول های قلب از بین می روند و به این ترتیب توانایی قلب در پمپاژ خون با مشکل مواجه میشود. بیماری های (CVD) با وجود اینکه از قبیل بیماری های غیر واگیر هستند، نزدیک یک سوم مرگ و میر جهانی و 10 درصد از بیماری های جهانی را در برگرفته است. درحالیکه شیوع CVD در بسیاری از کشورهای پیشرفته در حال کاهش است، این دسته بیماری در کشورهای در حال توسعه در 10 سال آینده رو به فزون است. 

از آنجایی که کشورهای پیشرفته بسیاری از هزینه کارامد خود را در جهت پیشگیری و کنترل این بیماری ها در نظر گرفته است، نرخ شیوع بیماری های CVD در آنها کمتر است اما متاسفانه در کشورهای در حال توسعه، به دلیل عدم وجود برنامه آموزشی کافی و هر نوع اقدامات پیشگیرانه، نرخ این بیماری بسیار بالاست بطوریکه در ایران، بیشترین مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی و عروقی است. شیوع بیماریهای قلبی عروقی به ویژه بیماری عروق کرونر در ایران  %19?4 (در افراد 35  تا 79 ساله) می باشد. یعنی تقریبا از هر 5 ایرانی 35  تا 79 ساله یک نفر مبتلا به نوعی بیماری عروق کرونر است. نارسایی احتقانی قلب  باعث ابتلای  سالانه 5  میلیون نفر در ایالات متحده می شود که مرگ و میر 5 ساله آن حدود %50 است.

 

بیماری مادرزادی به منزله بزرگترین گروه ناهنجاری های مادرزادی، با یک شیوع 8 در هر 1000 تولد رخ می دهد. بخشی از این موارد در ارتباط با اختلالات کروموزومی، وضعیت اقتصادی اجتماعی، عفونت مادرزاد، عوامل تغذیه ای و آلودگی محیط زیست نیز در شیوع این بیماری نقش دارند. بیماری های قلبی موجب آسیب به سلامت جامعه و در نهایت افزایش هزینه های درمانی کشور می شود. با توجه به اینکه روش های درمانی مختلفی در جهت بهبود سلامت بیماران قلبی بوجود آمد اما متاسفانه هنوز کارایی بالایی از آنها مشاهده نگردیده است. از این رو می توان سلول هایی بنیادی را جانشین مناسبی برای سلول های از بین رفته قلب در بخشهای آسیب دیده دانست.

 

سلول های بنیادی توانایی بازسازی مجدد خود و نیز توانایی تمایز به حداقل یک و معمولا بیشتر انواع سلول های بالغ را دارند. پیوند سلول های بنیادی سبب می شود تا سلول های سالم جایگزین سلول های از دست رفته در منطقه ایسکمیک شده و بافت آسیب دیده قلب ترمیم شود و به این ترتیب توانایی انقباض عضله قلب و درنتیجه برون ده قلب افزایش یافته و از ورود قلب به فاز نارسایی جلوگیری شود. زیر گروه مشابهی از سلول های مغز استخوان که توانایی بازسازی مجدد سیستم هماتوپوئیتیک پس از پیوند مغز استخوان را دارند، توانایی تمایز به سلول های عضله قلبی، سلولهای عضله صاف و اندوتلیوم را نیز دارند.

 

 بهبود عملکرد انقباضی  میوکارد شاخص موفقیت درمان خونرسانی مجدد میوکارد است که به میزان قابل توجهی مرگ و میر زودرس را کاهش داده و پیش آگهی را در بیماران دچار انفارکتوس حاد میوکارد (AMI) بهبود می بخشد. اگرچه نارسایی قلبی پس از انفارکتوس هنوز یک چالش مهم محسوب می شود، مطالعات تجربی و بالینی اخیر پیشنهاد می کند که انفوزیون داخل وریدی یا تزریق داخل میوکارد سلولهای بنیادی مشتق از مغز استخوان (BMC) یا مشتق از گردش خون (CPC) ممکن است در بازسازی میوکارد انفارکته و افزایش نئوواسکولاریزاسیون میوکارد ایسکمیک نقش داشته و منجر به بهبود پایدار عملکرد قلب بدون ایجاد عارضه جانبی مهم شوند.

 

بیماری ایسکمی قلبی (سکته قلبی)

تعریف بیماری: سکته قلبی (MI) و یا انفارکتوس حاد میوکارد (AMI)، معمولا به عنوان حمله قلبی شناخته شده است، عبارت است از قطع جریان خون و در نتیجه نرسیدن خون به قلب که در اثر کاهش و یا قطع ناگهانی جریان خون عروق کرونر و قلب اتفاق می افتد. بیماری های ایسکمیک قلبی را به دو گروه انفاکتوس قلبی  و نارسایی قلبی تقسیم می کنند. در در اثر انفاکتوس قلبی یا حمله قلبی? انهدام و مرگ سلولی دائم و غیرقابل برگشت در بخشی از عضله قلب (میوکارد)، به علت قطع جریان خون و وقوع یک ایسکمی شدید روی ‌می‌دهد. نارسایی قلبی به معنی کاهش شدید عملکرد قلب و قدرت انقباض  است که در نتیجه آن  خون به مقدار کافی پمپاژ‍ نمی شود. نارسایی قلبی زمانی رخ میدهد که قلب نمی تواند به طور موثر خون را به تمامی نقاط بدن پمپ کرده و در نتیجه اکسیژن کافی به بدن نمی رسد و در ادامه به طور جبرانی قلب بزرگ شده ، ضخامت فیبرهای عضلانی و ضربان قلب افزایش می یابد.

 

شایعترین علائم این بیماری، درد قفسه سینه یا احساس ناراحتی در ناحیه شانه، بازو، پشت و گردن است. سایر علائم شامل سوزش سر دل، تنگی نفس، احساس ضعف، عرق سرد و یا احساس خستگی است. در بین فاکتورهای افزایش دهنده ریسک ابتلا به سکته قلبی، فشار خون بالا (HTN) تقریبا 47% آمار را به خود اختصاص داده است و از دیگر فاکتورها می توان به سیگار کشیدن، دیابت، عدم تحرک، کلسترول خون بالا، رژیم غذایی نامناسب و مصرف بیش از حد الکل اشاره کرد.

 

دلایل ابتلا:

 

شیوه زندگی: این گونه بنظر می رسد سیگار کشیدن حدود 36%، چاقی حدود 20% و عدم ورزش و تحرک 7-12% موارد را به خود اختصاص می دهند. علل کمتر شایع شامل استرس شغلی است که حدود 3% را به خود اختصاص می دهد. شواهد نشان می دهد، کاهش چربی اشباع و یا افزایش چربی غیز اشباع نیز خطر حمله قلبی را تحت تاثیر قرار می دهد.

 

بیماریها: دیابت، فشارخون بالا، سطوح بالای کلسترول خون (سطوح غیر طبیعی لیپوپروتئین در خون)، تری گلیسرید بالا، چاقی، تعدادی از عفونت های حاد و مزمن، آنفلونزا و هلیکوباکتر پیلوری در میان دیگران به تصلب شرایین و سکته قلبی بیشترین ارتباط دارد. از عوامل دیگر می توان به جهش های ژنتیکی و وراثت نیز اشاره کرد.

منبع:celltech